آخرین اخبار
کد مطلب: 125751
گفتگو با رزمنده لردگاني که رفتن به جبهه ها را وظيفه خود مي داند
تاریخ انتشار : 1397/07/05 12:55:54
نمایش : 1854
زمان جنگ بهترين فرزندان اين مملکت با فرمان حضرت امام (ره) به جبهه ها رفتند و به دنيا ثابت کردند تا آخرين نفس و قطره خون خود پاي ولايت هستند و شهدا از ما اين انتظار را دارند که امروز ما پاي ولايت و انقلابمان باشيم و از تشرهاي دشمنان نترسيم ...
به گزارش خبرنگار سلام لردگان؛ در ايام هفته دفاع مقدس به سراغ  رزمنده اي مي رويم که عاشقانه به نداي « هل من ناصر ينصرني » رهبرشان لبيک گفت.
در اين ميان قرار مصاحبه را با رزمنده اي گذاشتيم که سادگي درکلام، لبان هميشه خندان، مهرباني در چهره و بي ريايي در رفتارش موج ميزند.
 
رزمنده لردگاني و جانباز دوران دفاع مقس با معرفي خود مي گويد: اينجانب مهدي سعيدي ابواسحاقي متولد 1348، رزمنده و جانباز دفاع مقدس که هم اکنون به عنوان دبير پرورشي در آموزش و پرورش لردگان مشغول خدمت هستم و در سال 71 ازدواج کردم که حاصل ازدواجمان ان شاالله چهار سرباز امام زمان (عج) مي باشند، فرزند اولم فوق ليسانس مهندسي مکانيک گرايش قطعه سازي نظامي از دانشگاه مالک اشتر تهران و هم اکنون در مدرسه علميه معصومه قم بعنوان طلبه مشغول است، فرزند دوم با رتبه 108 دانشجوي مهندسي شيمي دانشگاه اميرکبير تهران و فرزند سوم در دبيرستان نمونه شهداي هسته اي لردگان مشغول تحصيل است و فرزند چهارم نيز 4 سال دارد .

اين رزمنده دوران دفاع مقدس از انگيزه حمله صدام به کشور ايران گفت: صدام يک فرد عقده اي و جاه طلب بود مي خواست خودش بعنوان ژندارم منطقه باشد و خود را از هر کدام از سران عرب بالاتر مي دانست. انقلاب اسلامي که در سال 57 به پيروزي رسيد و موقعيت استراتژيک منطقه و جمهوري اسلامي همه جهان را تحت تأثير قرار داد بخصوص ابرقدرتها که منافع آنها در ايران قطع شد و موقعيت سياسي و نظامي خود را در معرض خطر ديدند براي سرکوب اين انقلاب نوپا دست بکار شدند مثلاً غائله قوميت ها در جاهاي مختلف ايران، ترورمسئولين و ... وقتي موفق نشدند صدام را تشويق و تجهيز کردند تا به کشور ايران حمله کند؛ صدام با اين فکر که برخي از فرماندهان نظامي به دليل خيانتهاي آنها زندان هستند يا  فرار کردند به خارج از کشور و در حقيقت ارتش ايران آمادگي دفاع از مرزها را ندارد در روز 31 شهريور ماه سال 59 رسماً قرارداد الجزاير را پاره کرد و از زمين و هوا و دريا به کليه مرزها حمله ور شد يکي از محورهايي که صدام به ايران حمله کرد محور شلمچه بود که مي خواست يکروزه خرمشهر و آبادان را تصرف و يک هفته خود را به تهران برساند و مصاحبه تلويزيوني خود را در تهران داشته باشد، اما شيرمردان ايران زمين 35 روز آنها را در پشت دروازه هاي خرمشهر زمين گير کردند. با خيانت هاي بني صدر خرمشهر سقوط کرد و آبادان محاصره شد و بيش از 15 هزار کيلومتر از خاک مقدس جمهوري اسلامي ايران در سال اول جنگ به تصرف نيروهاي بعثي عراقي در آمد .
 
سنگر دفاع از سرزمينم را بر سنگر علم و دانش ترجيح دادم
وي از حضور خود در جبهه ها گفت: در آن زمان بنده دانش آموز دوران دبيرستان بودم که در دبيرستان شهيد رهنمايي شهرضا مشغول به تحصيل بودم در شهر که رفت و آمد داشتم هر هفته پيکر چند شهيد بر دوش مردم تشيع مي شد و برخي اوقات ما هم در اين مراسم شرکت ميکرديم البته به تشويق مربي پرورشي دبيرستان جناب آقاي مرداني، البته تعدادي از بچه هاي روستا ابواسحاق که رزمنده بودند در زمان مرخصي به منزل ما مي آمدند و با بيان خاطرات خودشان من علاقه مند شدم که سنگر دفاع از سرزمين ايران را بر سنگر علم و دانش ترجيح دهم چند بار با مراجعه به بسيج شهرضا و لردگان بدليل کم بودن سن و سال موافقت نکردند جهت اعزام، حتي يادم هست يکبار از طرف بسيج شهرضا جهت آموزشهاي لازم و دوره امدادگري به اصفهان اعزام شدم که همان روز اول بدليل نداشتن سن کافي از پادگان نظامي بيرون شدم ولي هر روز با افراد رزمنده هم کلاسي يا هم محله اي درباره جبهه ها صحبت مي کرديم که علاقه مندي من زياد و زيادتر شد جهت اعزام .
 
 
مهدي سعيدي در خصوص سال اعزام به جبهه گفت:  دانش آموز سال سوم دبيرستان بودم و اولين بار در بهمن ماه سال 64 از طريق سپاه ناحيه لردگان بعنوان بسيجي به جبهه اعزام شدم و به همراه گردان امام محمد باقر(ع) به خط شلمچه اعزام شدم  و در عمليات والفجر 8 بعنوان امداد گر اعزام شدم  در حقيقت هفته دوم عمليات که دشمن پاتک هاي سنگيني جهت باز پس گيري شهر فاو داشت در منطقه والفجر 8 حدود 15 روزي حضور داشتم و مجموعاً حدود 11 ماه در مناطقي مانند شلمچه، جزايرمجنون جنوبي و فاو حضور پيدا کردم .
 
اين جانباز و رزمنده دفاع مقدس گفت: بعد از بمب باران گردان حضرت اميرالمومنين(ع) از تيپ مقدس 44 قمر بني هاشم در نوزدهم ماه رمضان سال 65 تعدادي از رزمندگان اين گردان از جمله شهداي شهرستان لردگان مانند شهيد اميري، شهيدمجتبي کريمي، شهيدعليجان سعيدي، شهيد مرادقلي سعيدي، شهيد فريدون رضايي شهيد شدند  و در شب چهارم زماني که قايقها براي حمل شهدا آمدند سنگر ما توسط ديدبان دشمن با دوربين هاي ديد در شب شناسايي و منهدم شد که 6 نفر در آن سنگر بوديم من و يکي ديگر از رزمندگان که اسمش در ذهنم نيست مجروح و چهار نفر ديگر به درجه شهادت نائل شدند، من را جهت درمان به بيمارستان امام حسين(ع) تهران اعزام کردند که بدليل جراحات زياد حدود يک ماه در بيمارستان بستري بودم و بعد از گذراندن دوران مجروحيت دوباره در روزهاي پاياني جنگ بعنوان بسيجي در جبهه ها حضور پيدا نمودم .
 
 
اين رزمنده دفاع مقدس از خاطرات دوران دفاع مقدس گفت: هر لحظه ي زمان جنگ چه در جبهه و چه در شهرها هزاران خاطره وجود دارد اما يکي از خاطرات زمان جنگ بطور خيلي خلاصه عرض کنم در 7/3/65 که مصادف با شب نوزدهم ماه رمضان بود يکباره 3 فروند هواپيماي دشمن در آسمان ظاهر شدند همه فکر مي کردند که هواپيماهاي خودي هستند که از پايگاه دزفول براي انجام ماموريت به پرواز در آمدند اما به صورت غيرمنتظره آنقدر پايين آمدند که همه تعجب کردند عده اي در کلاس قرائت قرآن بودند، عده اي در چادرها مشغول استراحت و عده اي ديگر مشغول غسل شب قدر در حمام هاي گردان، هواپيماها با بمب هاي خوشه اي يک لحظه همه جا را به آتش کشيدند که هيچ کس فکر نمي کرد از اين صحنه جان سالم ببرد و بعد از اينکه مجروحين و شهدا جمع آوري شدند به محل کلاس قرائت قرآن که نماز خانه گردان بود رفتيم که تمام موکتهاي نماز خانه سوخته شدند و نزديک 50 جلد کتاب قرآن نيز که تمام حاشيه هاي صفحه هات آيات قرآني سوختند بجز نوشته ها و آيات کلام الله و اين يکي از اعجاز قرآن بود ولي اي کاش سن و سالم بالاتر بود و يکي از آن قرآن ها را بعنوان نمونه براي نشان دادن به نسل امروزي برداشته بودم و اي کاش مسئولين آنها را جهت نگهداري در گنجينه هاي دفاع مقدس استفاده مي کردند و همه رزمندگان که در گردان حضور داشتند روزهاي بعد اين قرآن ها را از نزديک ديدند .
 
کلام آخر:
عرض من اين است که زمان جنگ بهترين فرزندان اين مملکت با فرمان حضرت امام (ره) به جبهه ها رفتند و به دنيا ثابت کردند تا آخرين نفس و قطره خون خود پاي صحبت ولايت هستند و شهدا از ما اين انتظار را دارند که امروز ما پاي ولايت و انقلابمان باشيم و از تشرهاي دشمنان نترسيم و اگر کلام رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الاعظمي امام خامنه اي را جامعه عمل بپوشانيم امروزه با برخي از مشکلات روبرو نبوديم .
وي افزود: عمل نکردن به رهنمودهاي رهبري يعني خيانت به خون شهدا و انقلاب اسلامي است و اگر پاي ولايت فقيه بايستيم آينده روشن در انتظار ماست فرقي نمي کند مسئول باشيم يا غير مسئول بايد مانند فرماندهان دفاع مقدس هم کار بکنيم و هم زندگي . ان شاالله
انتهاي پيام/630 ل
 
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس